بازم یه سال دیگه شد, سالی مث سالهای پیش
دوباره نسل آدما, با غم و غصه , قوم و خویش
سالی که توش کامپیوتر با آدما حرف میزنه
جای ما بازی میکنه, گلوله های برف میزنه
سالی که باز شروع میشه با هدیه های ژانویه
امید عاشقاس فقط, چهاردهم , تو فوریه
یه سال مث سالهای قبل , غریب و بی طاقت و سرد
یه کم خوشی , یه کم بلا , یه دنیا غصه , کلی درد
یه سالی که بهش میگن سال رواج گفتگو
اول سال باز میکنن ادما کلی آرزو
ظالما ظالمن هنوز , عاشقا زردن هنوز
تموم لحظه هاش میشن شبیه سال دوهزار..